خلاقیت در آموزش

آموزش خلاقانه، اثربخش ترین نوع آموزش است

خلاقیت در آموزش

آموزش خلاقانه، اثربخش ترین نوع آموزش است

خلاقیت در آموزش

بیاموز و بشنو ز هر دانشی
بیابی ز هر دانشی رامشی

میاسای از آموختن یک زمان
ز دانش میفکن دل اندر گمان. «فردوسی»

با سلام و درود خالصانه به معلمان و مربیان فرهیخته و تلاشگران عرصه مقدس تعلیم و تربیت.محسن طاهری هستم و قصد دارم از این درگاه ٬ مطالب آموزشی را به اشتراک بگذارم.لطفا با نظرات ارزشمند خود مارا در بهبود کیفیت مطالب یاری رسانید.


با این که قرن ها بود که خلاقیت به عنوان استعداد ویژه افرادی معدود شمرده می شد، اما روان شناسان ریشه های خلاقیت را در برخی فرآیندهای ذهنی نظیر تصمیم گیری، زبان و حافظه یافته اند. خوشبختانه همه ما از این مواهب بهره مندیم و بنابراین می توانیم به شکلی بالقوه، خلاقیت خود را بهبود بخشیم. پژوهش هایی که بتازگی انجام یافته، نشان می دهد، تغییر دادن نگاه به پدیده های مختلف و نیز به کارگیری روش هایی برای افزایش فرآیندهای تفکر ناخودآگاه، می تواند سبب افزایش خلاقیت انسان ها شود.

ذهن باز

وقتی واژه خلاقیت را می شنویم، بسیاری از ما آن را معادل ایده های نو می دانیم. تولید ایده های نو اولین گام در فرآیند خلاقیت است. برای ایجاد فکری نو به منظور رسیدن به هدف، نیاز به ذهنی باز، یعنی ذهنی که درگیر کمترین قواعد و محدودیت هاست، داریم. سال ۲۰۰۹، تعدادی پژوهشگر در دانشگاه پنسیلوانیا اعلام کردند خلاقیت شاید از کنترل شناختی کمتر حاصل شود. به کلامی دیگر، قرار دادن محدودیت های کمتر بر سر راه فکر و رفتار ممکن است به خلاقیت بینجامد.

افکاری که بر مبنای محدودیت های بیرونی در ذهن ما ایجاد می شود، سبب افزایش فعالیت در کورتکس پیش پیشانی یعنی ناحیه ای که روی سطح مغز و پشت پیشانی قرار دارد، می شود. تصمیم گیری، تفکر و عمل در همین ناحیه از مغز صورت می پذیرد. وقتی به قواعد جاری و موجود بی تفاوت می شویم و تمرکز چندانی نداریم، از فعالیت این ناحیه کاسته می شود. این دانشمندان این پدیده را کاهش کارکرد لوب پیشانی (hypofrontality) نامیدند و این فرضیه را مطرح کردند که این امر، فواید زیادی برای زبان آموزی و افکار خلاقانه و نیز سایر جنبه های شناختی دارد.
ایده های نوین می تواند از توجه به ویژگی های دیداری (ظاهری) اشیا، نظیر شکل، اندازه و ترکیب آنها حاصل شود. در واقع، مغز به جای تاکید بر دانسته های قبلی، به حالتی می رسد که بر عناصر اولیه که معمولاً مغفول مانده، تاکید می کند.
دانشمندان توانسته اند، این حالت خاص ذهنی را شبیه سازی کنند. به این صورت که با تحریک الکتریکی پوسته سر، توانایی حل مساله در افراد افزایش می یابد. این یافته نیز مهر تائید دیگری بود بر این که کاهش فعالیت در کورتکس پیش پیشانی بویژه در نیمکره چپ مغز، بخشی مهم در فرآیند تفکر خلاقانه است.

نرمش ذهن
تمرین هایی که سبب به هم ریختن سبک معمول تفکر افراد می شود، می تواند سبب افزایش خلاقیت آنان نیز شود. به عنوان مثال، تلاش برای یافتن کاربردهای غیرمعمول اشیای معمولی می تواند به ما کمک کند تا به شیوه ای متفاوت به دنیای اطراف خود بنگریم. پژوهشی که سال ۲۰۰۶ انجام شد از تعدادی دانشجو خواسته شد ظرف ۱۵ دقیقه، شش کاربرد غیرمعمول برای ۱۲ جسم معمولی را نام ببرند. پس از انجام این مرحله، از آنها خواسته شد مسائلی عملی را حل کنند. برای برخی از این دانشجویان، برخی اشیای موجود در تمرین اول در تمرین دوم هم وجود داشت و برای برخی دانشجویان این گونه نبود. هر دوی این گروه ها در حل مسائل عملی عملکرد مشابهی داشتند، ولی هر دو گروه دانشجویان نسبت به گروهی که اصلا تمرین نام بردن کاربردهای نامتعارف را انجام نداده بود، عملکرد بهتری داشتند. بنابراین به نظر می رسد که تمرین نام بردن کاربردهای غیرمعمول اشیا، سبب شد خلاقیت شرکت کنندگان در حل مساله بعد از آن افزایش یابد.

یکی دیگر از راه هایی که می تواند به افزایش خلاقیت منجر شود، عبارت است از توصیف اشیا به شیوه ای غیرمعمول، به عنوان مثال، از نظر ویژگی هایشان و نه کاربرد هایی که دارند. پژوهشی که سال ۲۰۱۲ در دانشگاه ماساچوست انجام شد، روان شناسی به نام تونی مک کفری به دانشجویانش آموزش داد که چگونه اشیا را با توجه به شکل، اندازه و مواد تشکیل دهنده شان تعریف کنند. به این ترتیب یک شمع را می توان پارافین و فتیله و حتی به شکلی مفهومی تر به عنوان یک رشته و چربی استوانه ای شکل تعریف کرد. دکتر تونی مک کفری دانشجویانش را تشویق می کرد از خود بپرسند «آیا باز هم می توان آن شیء خاص را به اجزایی اولیه تر تجزیه کرد؟» و این که «آیا توصیف من، یادآور استفاده خاصی است؟». عملکرد افرادی که این دوره آموزشی را سپری کرده بودند در حل مساله، ۶۷ درصد نسبت به بقیه افراد بیشتر شد. یکی از دلایل برتری این بود که این افراد بهتر می توانستند متوجه ویژگی های خاصی از مسائل شوند که برای حل مساله ضروری است.

انجام کارهای معمولی به شیوه ای غیرمتعارف می تواند فرآیند تفکر ما را دگرگون ساخته، احتمال بروز خلاقیت را افزایش دهد. در پژوهشی که سال ۲۰۱۲ توسط پژوهشگران هلندی انجام شد از گروهی از شرکت کنندگان خواسته شد با کره و شکلات (از غذاهای محبوب در این کشور)، ساندویچ صبحانه درست کنند. نیمی از این افراد این کار را به روشی معمول و نیمی دیگر به شیوه ای نامتعارف انجام دادند. در مرحله بعدی، دو دقیقه به این افراد وقت داده شد تا کاربردهای مختلف و غیرمعمول یک آجر را نام ببرند و ظرف دو دقیقه بعد، پاسخ های بیشتری به این پرسش بدهند که «چه چیزهایی صدا تولید می کند؟» نتیجه این شد که آنانی که ساندویچ را به شیوه ای نامتعارف درست کرده بودند (و به تبع آن انتظاراتشان تغییر کرده بود) پاسخ های بیشتری به این پرسش ها دادند و نمره بیشتری در انعطاف شناختی به دست آوردند.

اگر این تمرینات ذهنی نتوانست سبب شود تا ایده های جدیدی به ذهن شما برسد، از ناخودآگاهتان استفاده کنید. یکی از راه های رسیدن به این هدف عبارت است از فکرکردن به موضوعی خاص و خوابیدن پس از آن. مرحله ای از خواب که با نام حرکت سریع چشم یا مرحله رویابینی شناخته می شود، می تواند به شما برای ارتباط دادن ایده های نامرتبط کمک کند. راه حل پرسشی که در ذهن دارید ممکن است درست قبل از این که کاملاً خوابتان ببرد به سراغتان بیاید.

پژوهش های جدید نشان می دهد تغییر نگاه به پدیده های مختلف و نیز بکارگیری روش هایی برای افزایش فرآیندهای تفکر ناخودآگاه، می تواند
سبب افزایش خلاقیت انسان ها شود.
البته آنچه قرار است در این مدت کوتاه استراحت انجام دهید، هم مهم است. یکی از پژوهش هایی که در این زمینه در سال ۲۰۰۹ در دانشگاه سیدنی استرالیا انجام شد، از شرکت کنندگان خواسته شد تا جایی که می توانند کاربردهای مختلف یک تکه کاغذ را نام ببرند. از برخی شرکت کنندگان خواسته شد تا ظرف چهار دقیقه این کار را انجام دهند و از گروهی دیگر خواسته شد تا دو دقیقه به این کار اختصاص دهند و سپس از آنها خواسته شد به مدت پنج دقیقه تمرینی مشابه (ذکر مترادف های یک سری کلمه) را انجام دهند و دوباره به مدت دو دقیقه کاربردهای کاغذ را ذکر کنند. از شرکت کنندگان گروه سوم خواسته شد تا در وقت استراحت خود، یک پرسشنامه اطلاعات شخصی را پر کنند. گروه دوم و سوم که در میان ذکر کاربردهای کاغذ وقفه ای داشتند، نسبت به گروه اول که بی وقفه کار کردند عملکرد بهتری داشتند و گروه سوم که در این وقفه، فعالیتی نامربوط انجام داد، بهترین عملکرد را داشت.

افکارتان را کنترل کنید
خلاقیت، علاوه بر تولید ایده نوین، در بردارنده ارزیابی نظرات، برگزیدن بهترین نظر و به کارگیری طرحی برای عملی سازی آن می شود. این فرآیند ارزیابی، دومین مرحله ضروری از تفکر خلاق است. در این مرحله بر خلاف مرحله قبل، فیلتر شناختی در کورتکس پیش پیشانی قدرتمند عمل می کند. در پژوهشی که در یکی از دانشگاه های کانادا انجام شد، پژوهشگران از شرکت کنندگان خواستند، در دستگاه تصویربرداری مغزی قرار گرفته و در همان زمان، تصویر جلد یک کتاب را طراحی کرده، روی صفحه ای بکشند. از شرکت کنندگان خواسته شد تا تصویر مورد نظرشان را ظرف ۳۰ ثانیه کشیده، در ۲۰ ثانیه بعدی، آنچه را کشیده اند، ارزیابی کنند. نتیجه این شد که کورتکس پیش پیشانی در مرحله ارزیابی طرح کشیده شده فعال تر بود و این نشان می داد که شبکه کنترل اجرایی که وظیفه مهار رفتاری را دارد، در مرحله ارزیابی فعالیت بیشتری نسبت به مرحله خلق ایده جدید دارد.

نظرات (۱)

  • امیرحسین سینمایی
  • با تشکر از شما دوست عزیز...

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی